نام :ابوالفضل
متولد :1381
----------------------------------------------------------------------------------------------------
عملکرد ابوالفضل در حلقه صالحین
----------------------------------------------------------------------------------------------------
1392/10/08
یک:
هر کس میخواهد با خدا حرف بزند نماز بخواند
و هر کس میخواهد خدا با او حرف بزند قرآن بخواند.
امام
علی (ع):
چه خوب است که تمام صحبتها و سخنان شما ذکر خدا و قرائت قرآن باشد
که چون از پیامبر پرسیدند:در نزد خدا کدام عمل برتر است؟ فرمودند: قرائت
قرآن و اینکه در حالی بمیری که زبانت به ذکر خدا مشغول باشد.
الحیاه جلد 2
صفحه 113
1392/10/22
سه:
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
قرآن شریف
از هر چیزى بجز خدا برتر است، هرکس به قرآن احترام گذارد محققا خدا را
احترام کرده
و هرکه قرآن را احترام نکند حرمت خدا را سبک شمرده است
1392/10/29
چهار:
پیامبر در باره نماز فرمود:
«لَا خَیْرَ فِی دِینٍ لَا صَلَاةَ مَعَهُ؛
آیینی که به همراه آن نماز نباشد،
سودی ندارد.
1392/11/07
پنج:
جانشین پیامبر(ص)خدا به من فرمان داده است تا شما را به سوی او فراخوانم
اکنون کدام یک
از شما مرا یاری میکند تا برادر من و (وصی و) جانشین من در میان شما
باشد؟»
هیچ کدام پاسخ ندادند علی (ع) که از همه کوچکتر بود،
گفت: «ای پیامبر خدا! من تو را یاری میکنم».
این سوال سه بار تکرار شد!
پیامبر صلی الله علیه و آله
فرمود:
«إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا
لَهُ وَأَطِیعُوا؛
" این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او
اطاعت کنید"
1392/11/27
شش:
امام علی(ع):
به ریسمان قرآن چنگ بزن و نصیحت و خیرخواهی آن را بپذیر و حلال آنرا حلال و حرام آنرا حرام
گردان و به واجبهای قرآن و همه احکام آن عمل کن.
غررالحکم و دررالکلم , جلد 3 , صفحه 313 , حدیث 4563
1392/12/12
هفت:
هجرت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از مکّه به مدینه
یکی
از داستانهای مهم زندگی پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ ماجرای
عظیم هجرت او و یارانش از مکّه به مدینه است، چنان که قرآن در سوره انفال
آیه 30، و سوره بقره آیه 207 به این مطلب اشاره کرده است، که خلاصهاش چنین
است:
هنگامی که مسلمانان در مکّه در فشار و آزار شدید مشرکان قرار
گرفتند، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ، مسلمانان را به هجرت به مدینه
دستور داد، مشرکان احساس خطر شدید کردند...
و با خود گفتند: هجرت
مسلمانان به مدینه موجب تشکّل آنها در مدینه شده، و در آینده نزدیک، کار را
بر ما سخت خواهد کرد. سران آنها در «دار النَّدوَه» مجلس شورای خود اجتماع
کردند، و هر کدام در مورد جلوگیری از اسلام و دعوت پیامبر، پیشنهادی
نمودند، چنان که در آیه 30 سوره انفال به این توطئه، اشاره شده است.در این
زمان بود که ابلیس خود را به شکل یه پیرمرد مسن درآورده و به مجلس وارد شد و
پیشنهاد خود را مطرح کرد
سرانجام پیشنهاد ابوجهل تصویب شد، پیشنهاد او
این بود که: «از هر قبیلهای، یک جوان شجاع به عنوان نماینده انتخاب شود، و
همه آن نمایندگان در یک شب، خانه پیامبر را محاصره کنند، و به سوی او حمله
کرده و او را در رختخوابش بکشند.»
آن شب فرا رسید، جبرئیل ماجرای
توطئه کودتاچیان را به پیامبر خبر داد. پیامبر ماجرا را به علی ـ علیه
السلام ـ خبر داد، و به او فرمود: «امشب در رختخواب من بخواب، تا کافران
گمان کنند که من در رختخواب خود خوابیدهام، به انتظار من در بیرون خانه
بمانند و من پنهانی از خانه خارج شوم.»
با این که خوابیدن در رختخواب
پیامبر و افکندن روپوش سبز پیامبر بر روی خود، صد در صد خطرناک بود، حضرت
علی با جان و دل، این پیشنهاد را پذیرفت، و در رختخواب آن حضرت خوابید. آن
شب نمایندگان مشرکان، با شمشیرهای برهنه، خانه پیامبر را محاصره کردند،
پیامبر شبانه، بیآنکه مشرکان متوجه شوند، در تاریکی شب از خانه بیرون آمد و
به سوی غار ثور که در هفت کیلومتری جنوب مکّه قرار گرفته، رفت و در آن جا
مخفی شد، در این هنگام ابوبکر نیز همراه پیامبر بود.
سپس پیامبر ـ صلّی
الله علیه و آله ـ از غار ثور به سوی مدینه هجرت نمود، آن حضرت در روز
پنجشنبه اول ربیع الاول سال 13 بعثت از مکّه خارج شد و در روز 12 همین ماه
به مدینه وارد گردید.
مباهات خدا به فرشتگان در مورد خوابیدن علی ـ علیه السلام ـ
جبرئیل و میکائیل از سوی خداوند، کنار رختخواب حضرت علی ـ علیه السلام ـ آمدند، جبرئیل به آن حضرت گفت:
«به
به! کیست مثل تو ای فرزند ابوطالب، که فرشتگان به وجود تو (و فداکاری تو)
مباهات میکنند.» آن گاه این آیه را از طرف خداوند، در شأن علی ـ علیه
السلام ـ، به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل کرد:
«وَ مِنَ
النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ
رَؤُفٌ بِالْعِبادِ؛ بعضی از مردم (فداکار و باایمان، هم چون علی ـ علیه
السلام ـ به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر) جان خود را در برابر خشنودی خدا
میفروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است.»
1392/12/19
هشت:
بخشی از وصیت نامه یک دانش اموز شهید
به همه سفاش میکنم زیاد قران بخوانند و دعا کنند.
پدر و مادر عزیزم شما یک عمر برایم زحمت کشیدید ولی من برای شما چه کردم در حدیثی امده به پدر و مادر خود نیکی کنید ،ولی من برای شما این گونه نبودم از شما میخواهم که مرا حلال کنید