حلقه شهید فهمیده

حلقه شهید فهمیده حلقه نوجوانان پایگاه مقاومت شهید محمدزنگنه میباشد.

حلقه شهید فهمیده

حلقه شهید فهمیده حلقه نوجوانان پایگاه مقاومت شهید محمدزنگنه میباشد.

حلقه شهید فهمیده

**اقای ما مولای ما**
**نگه دار برای ما ***
***ولی فقیه ما ****
***سید علی ما****
*برای دادن پرچم اسلام*
* به دستان مبارک شما*
از مطالب بچه های حلقه صالحین دیدن و نظرات گرانبهای خود را برای بچه ها بنویسید باز دید ها و نظرات شما برای پچه های حلقه امتیاز محسوب میشود ممنون از بازدید شما

پیام های کوتاه
طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید زنگنه» ثبت شده است

کد عکس

امیر المومنین (ع):

به ریسمان قران چنگ بزن و نصیحت ان را گوش کن
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۰۹
سرگروه

کد عکس

نام :محمد جواد

 متولد:1380

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

عملکرد محمد جواد در حلقه صالحین

------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

1392/10/22

یک:

راست ‏ترین سخنان کتاب خداست بهترین داستانها ، داستانهای قرآن است

1392/10/22

دو:

رسوالله( ص) فرمودند:

کسی که در دل او چیزی از قرآن نباشد مانند خانه ویرانی است.

1392/11/07

سه:
حضرت علی (ع):

لِیَکُن سمیرُکَ القرآن

(باید مونس و همدم تو قرآن باشد)



1392/11/13

چهار:
امام علی (ع):

چه خوب است که تمام صحبتها و سخنان شما ذکر خدا و قرائت قرآن باشد


1392/11/20

پنج:

امیر المومنین (ع):

به ریسمان قران چنگ بزن و نصیحت ان را گوش کن


1392/11/27

شش:

پیامبر گرامی میفرماید:

اهل قران پس از پیامبران از دیگر مردم والاتر ند انان را کوچک نشمارید


1392/12/04

هفت:

قال رسول الله - صلّی الله علیه و آله - : حسّنوا القرآن باصواتکم فان الصّوت الحسن یزید القرآن حُسناً.

«عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 69»

پیامبر اکرم - صلّی الله علیه و آله - فرمود: قرآن را با صوت زیبا، زینت دهید، زیرا که صوت نیکو بر زیبایی قرآن می افزاید.

1392/12/12

هشت:
امام صادق (ع):
به پدر و مادر خود احترام بگذارید


1392/12/19

نه:
پیامبر گرامی اسلام:
نماز در قیامت ،تاج نماز گذار و نور صورتان است.


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۲ ، ۱۸:۰۸
سرگروه

کد عکس

نام :ابوالفضل

متولد :1381

----------------------------------------------------------------------------------------------------

عملکرد ابوالفضل در حلقه صالحین

----------------------------------------------------------------------------------------------------

1392/10/08
یک:
هر کس می‌خواهد با خدا حرف بزند نماز بخواند
و هر کس می‌خواهد خدا با او حرف بزند قرآن بخواند.


1392/10/15
دو:
امام علی (ع):
چه خوب است که تمام صحبتها و سخنان شما ذکر خدا و قرائت قرآن باشد که چون از پیامبر پرسیدند:در نزد خدا کدام عمل برتر است؟ فرمودند: قرائت قرآن و اینکه در حالی بمیری که زبانت به ذکر خدا مشغول باشد

 الحیاه جلد 2 صفحه 113


1392/10/22
سه:

رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمودند:

 قرآن شریف از هر چیزى بجز خدا برتر است، هرکس به قرآن احترام گذارد محققا خدا را احترام کرده

و هرکه قرآن را احترام نکند حرمت خدا را سبک شمرده است


1392/10/29

چهار:

پیامبر در باره نماز فرمود:

«لَا خَیْرَ فِی دِینٍ لَا صَلَاةَ مَعَهُ؛

 آیینی که به همراه آن نماز نباشد، سودی ندارد.


1392/11/07
پنج:
جانشین پیامبر(ص)

خدا به من فرمان داده است تا شما را به سوی او فراخوانم

اکنون کدام یک از شما مرا یاری می‌کند تا برادر من و (وصی و) جانشین من در میان شما باشد؟»

هیچ کدام پاسخ ندادند علی (ع) که از همه کوچک‌تر بود، گفت: «ای پیامبر خدا! من تو را یاری می‌کنم».

این سوال سه بار تکرار شد!

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

«إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا؛

" این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید"

1392/11/27

شش:

امام علی(ع):

به ریسمان قرآن چنگ بزن و نصیحت و خیرخواهی آن را بپذیر و حلال آنرا حلال و حرام آنرا حرام

گردان و به واجبهای قرآن و همه احکام آن عمل کن.

                                    غررالحکم و دررالکلم , جلد 3 , صفحه 313 , حدیث 4563


1392/12/12

هفت:

هجرت پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از مکّه به مدینه
یکی از داستان‎های مهم زندگی پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ ماجرای عظیم هجرت او و یارانش از مکّه به مدینه است، چنان که قرآن در سوره انفال آیه 30، و سوره بقره آیه 207 به این مطلب اشاره کرده است، که خلاصه‎اش چنین است:
هنگامی که مسلمانان در مکّه در فشار و آزار شدید مشرکان قرار گرفتند، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ، مسلمانان را به هجرت به مدینه دستور داد، مشرکان احساس خطر شدید کردند...

و با خود گفتند: هجرت مسلمانان به مدینه موجب تشکّل آنها در مدینه شده، و در آینده نزدیک، کار را بر ما سخت خواهد کرد. سران آنها در «دار النَّدوَه» مجلس شورای خود اجتماع کردند، و هر کدام در مورد جلوگیری از اسلام و دعوت پیامبر، پیشنهادی نمودند، چنان که در آیه 30 سوره انفال به این توطئه، اشاره شده است.در این زمان بود که ابلیس خود را به شکل یه پیرمرد مسن درآورده و به مجلس وارد شد و پیشنهاد خود را مطرح کرد
سرانجام پیشنهاد ابوجهل تصویب شد، پیشنهاد او این بود که: «از هر قبیله‎ای، یک جوان شجاع به عنوان نماینده انتخاب شود، و همه آن نمایندگان در یک شب، خانه پیامبر را محاصره کنند، و به سوی او حمله کرده و او را در رختخوابش بکشند.»
آن شب فرا رسید، جبرئیل ماجرای توطئه کودتاچیان را به پیامبر خبر داد. پیامبر ماجرا را به علی ـ علیه السلام ـ خبر داد، و به او فرمود: «امشب در رختخواب من بخواب، تا کافران گمان کنند که من در رختخواب خود خوابیده‎ام، به انتظار من در بیرون خانه بمانند و من پنهانی از خانه خارج شوم.»
با این که خوابیدن در رختخواب پیامبر و افکندن روپوش سبز پیامبر بر روی خود، صد در صد خطرناک بود، حضرت علی با جان و دل، این پیشنهاد را پذیرفت، و در رختخواب آن حضرت خوابید. آن شب نمایندگان مشرکان، با شمشیرهای برهنه، خانه پیامبر را محاصره کردند، پیامبر شبانه، بی‎آنکه مشرکان متوجه شوند، در تاریکی شب از خانه بیرون آمد و به سوی غار ثور که در هفت کیلومتری جنوب مکّه قرار گرفته، رفت و در آن جا مخفی شد، در این هنگام ابوبکر نیز همراه پیامبر بود.
سپس پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از غار ثور به سوی مدینه هجرت نمود، آن حضرت در روز پنجشنبه اول ربیع الاول سال 13 بعثت از مکّه خارج شد و در روز 12 همین ماه به مدینه وارد گردید.
مباهات خدا به فرشتگان در مورد خوابیدن علی ـ علیه السلام ـ
جبرئیل و میکائیل از سوی خداوند، کنار رختخواب حضرت علی ـ علیه السلام ـ آمدند، جبرئیل به آن حضرت گفت:
«به به! کیست مثل تو ای فرزند ابوطالب، که فرشتگان به وجود تو (و فداکاری تو) مباهات می‎کنند.» آن گاه این آیه را از طرف خداوند، در شأن علی ـ علیه السلام ـ، به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل کرد:
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ؛ بعضی از مردم (فداکار و باایمان، هم چون علی ـ علیه السلام ـ به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر) جان خود را در برابر خشنودی خدا می‎فروشند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است.»

1392/12/19

هشت:

بخشی از وصیت نامه یک دانش اموز شهید

به همه سفاش میکنم زیاد قران بخوانند و دعا کنند.

پدر و مادر عزیزم شما یک عمر برایم زحمت کشیدید ولی من برای شما چه کردم در حدیثی امده به پدر و مادر خود نیکی کنید ،ولی من برای شما این گونه نبودم از شما میخواهم که مرا حلال کنید

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۲:۳۵
سرگروه

کد عکس

نام :جواد

متولد :1382

----------------------------------------------------------------------------------------------------

عملکرد جواد در حلقه صالحین

----------------------------------------------------------------------------------------------------

1392/10/08

یک:
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود :

قرآن شریف از هر چیزى بجز خدا برتر است، هرکس به قرآن احترام گذارد،خدا را احترام کرده و هرکه قرآن را احترام نکند حرمت خدا را سبک شمرده است و حرمت قرآن بر خداوند مانند حرمت پدر به پسرش میباشد.


1392/10/08

دو:
پیامبر(ص) فرمود:

«قرآن را با صداى نیکو بخوانید، زیرا صداى نیکو بر زیبایى قرآن مى‌افزاید».


1392/10/08
سه:
پیامبر گرامی (ص) فرمودند:
«خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید.»

1392/10/15
چهار:

امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند:

انسان با ایمان، شبانه روز خود را سه بخش می کند، در بخشی به امور معنوی و عبادت خدا می پردازد، در بخشی به امور معیشتی همت می گمارد و در بخشی هم به استراحت و لذت مجاز و دلپسند خود روی می آورد.

(نهج البلاغه حکمت 390)
1392/10/22
پنج:

پیامبر گرامی اسلام :

از قران جدا نشوید و ان را راهنما و رهبر خود قرار دهید.

1392/11/07

شش:

امام علی (ع) میفرمایند:

باید همدم و مونس شما قران باشد


1392/11/13

هفت:

مَن اَرادَ اللّه  بِهِ خَیرا رَزَقَهُ اللّه  خَلیلاً صالحِا؛

                             هر کس که خداوند براى او خیر بخواهد، دوستى شایسته نصیب وى خواهد نمود.

نهج الفصاحه ص776 ، ح 3064

1392/11/20

هشت:

المُومِنُ بَرَکَةٌ عَلی المُومِنِ وَ حُجَّةٌ  عَلی الکافر؛
مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.

(تحف العقول، ص489)


1392/11/27

نه:

امام علی (ع) امانتداری را باب روزی دانسته و فرموده اند :

«امانتداری روزی می آورد و خیانت در امانت فقر

1392/12/12

ده:

داستان حضرت سلیمان(ع) و مورچه

در یکی از مسافرت های سلیمان(ع) که جن و انس و پرندگان او را همراهی می کردند، عبورشان به سرزمین مورچگان (سرزمینی در نزدیکی طائف و به قول بعضی در نزدیکی شام) افتاد. یکی از مورچه ها با تعجیل سایر مورچگان را آگاه ساخت و به ایشان گفتبه خانه هایتان پناه ببرید و از مسیر سلیمان(ع) و یارانش دور شوید تا آنها شما را زیر پاهایشان لگدکوب نکنند. باد، صدای آن مورچه را به گوش سلیمان(ع) رسانید و سلیمان(ع) دستور داد تا او را به حضورش بیاورند. سپس به او گفت مگر نمی دانی که من پیامبر خدا هستم و از جانب انبیاء ستمی به دیگران نمی رسد؟ مورچه پاسخ داد چرا میدانم. سلیمان(ع) گفت: پس چرا مورچگان را از ما ترسانیدی؟ مورچه پاسخ داد منظور من این بود که آنها عظمت و شوکت ترا مشاهده نکنند تا خود را در مقابل تو حقیر پندارند و ناسپاسی به درگاه خداوند آغاز نمایند.

سخنان مورچه در نظر سلیمان(ع) معقول آمد. سپس مورچه سلیمان(ع) را خطاب داد و گفت آیا می دانی چرا خداوند از میان تمام قدرت ها باد را برای حرکت دادن تخت تو انتخاب نمود؟ سلیمان(ع) جواب داد نمی دانم. مورچه گفت برای اینکه بدانی تمام این قدرت و شوکت و مقام تو بر باد است و تو مغرور و متکبر نگردی.

آنگاه سلیمان(ع) تبسم کرد و فرمود:"پروردگارا مرا توفیق شکر نعمت خود را که به من و پدرم عطا فرمودی، عنایت فرما..."

روزی حضرت سلیمان(ع) در کنار دریا نشسته بود، نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد. سلیمان(ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید. در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود، مورچه به داخل دهان او وارد شد، و قورباغه  به درون آب رفت. سلیمان(ع) مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد، ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود، آن مورچه از دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه  خود نداشت. سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.

مورچه گفت: "ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند. خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند ار آنجا خارج شود و من  روزی او را حمل می کنم. خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد. این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم وبه دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شناوری کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند ومن از دهان او خارج میشوم."

سلیمان به مورچه گفت: وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای؟

مورچه گفت آری او می گوید:

ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۲ ، ۱۲:۱۴
سرگروه